بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

اینجا یه گوشه ای از ذهنم رو مینویسم..
آدرس کانال تلگرامم رو برمیدارم..
به اندازه کافی اینجا خواننده خاموش داره، نمیخوام این روند داخل کانالمم باشه..
اعضای اونجا دوستانی هستن که اینجا هم فعال بودن و هستن و اکثر اوقات کنارم بودن و من ازشون ممنونم.. توی دنیای واقعی چنین دوستانی ندارم متاسفانه.. از طرفی کانالم، مثل خیلی از کانالها برنامه ریزی شده و با هدف جذب مخاطب زده نشده.. یه فضایی برای منه.. کمی خصوصی تر شاید.‌..

ممنونم که کنارمین...

آخرین مطالب

۵۸ مطلب با موضوع «افکار و کنجکاوی هام🤔🤪» ثبت شده است

۶۶

سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۱۶ ب.ظ

امروز نشستم پای لپ تاپم و درستش کردم اما نمیدونم چرا صفحه تاچش کلیک راستش عمل نمیکنه:/ 

نمیدونم چرا اینجوری شده اخه🙄

 

باز میمونه تا یوقت مناسب دیگه بتونم پاش بشینم.. این اولین بار بود بعده مدتها پاش نشستم و خودم درستش کردم نهایت گفتم دیگه یه ویندوزه عوض میکنم اتفاق دیگه ای که نمیفته.. فعلا اومده بالا.. 

 

برای روز جمعه همکارم همه همکارا رو دعوت کرده خونه شون.. برای بار اوله میرم خونشون نمیدونم یه بسته شکلات خوبه بگیرم یا یه چیز دیگه بگیرم 🤔 نمیدونم چه چیزی در انتظارم خواهد بود با پذیرفتن دعوتشون ولی میدونم قطعا ساکت اون جمع منم😅 شاید بهتر باشه دعوتش رو رد کنم... 

دیروز رفتم سرکار، برقا رفته بود پشت در اموزشگاه باید منتظر میموندم همکارم منم برد با خودشون محل اموزش.. موقع برگشت یه ادم مزاحم با چوب محکم زد اینه بغل سمت راننده رو شکست و فرار کرد.‌ ما هم پلاک رو برداشتیم ولی ناقص.‌ بدبختی اینه طرف پلاکش واسه شهرستان بود فک کنم ۳۲ یا ۳۳ بود همینو خوب ندیدیم.. نمیدونم واسه کدوم شهره..‌ 

باز خدا رو شکر مشکل دیگه ای پیش نیامد.. 

 

بعدا نوشت: لپ تاپ رو دیشب دوباره روشن کردم درست بود خاموشش کردم تا هر وقت که بتونم از استفاده کنم.. اگر بی استفاده بمونه خراب میشه؟ 

میخوام جمعش کنم.. 

 

دعوت همکارمو قبول کردم و خیلی خوش گذشت یه جمع خانومانه... لذت بردم و دلم میخواد همیشه از این دعوتیای این مدلی برم😀

 

اون ماشین مزاحم از قوچان بود.. عجب بچه هایی پیدا میشن.. ماشینو برداشتن و زدن به جاده صاحب ماشینم بی خبر.. حداقل حرفیه که به همکارم گفته..‌ 

 

خدایا شکرت...

 

دلم گرفته از خودم.. امیدوارم همه چیز به خوبی و خیری پیش بره.. 

یه دفتر دارم که پره از درد و دلام پره از علاقه هام از احساس عشق و دوست داشتنام... 

پری اگر یه روزی برگشتی پست امروزو خوندی بهم بگو از احساست، از اینکه کسیو دوست داری؟ یا چه کسایی توی زندگیتن؟ دوستات کیان؟ تونستی حالتو خوب کنی؟ تونستی نظرت رو نسبت به ازدواج تغییر بدی؟ اصن کلا چه زندگی ای داری حالا؟! تنهایی یا نه؟ آرامش داری یا نه؟ دستات چی شدن؟ خواهرت چی شد؟ پدر و مادرت؟ مشکلت با مادرت حل شده؟ 

 

اینم بهم بگو یادته چرا این حرفا رو امشب نوشتی.... 

۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۲.. 

 

++ دیدین گاهی میخوای یه حرفیو بزنی ولی نمیزنی در حالی که باید بزنی این مدلی شدم.. 

هستم اگر میروم گر نروم نیستم... 

همین کافیه برای الان... 

۶۵

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۱۳ ب.ظ

سلام

مدتی بود به یسری موضوعات فکر میکردم و الان تا حدودی تصمیم قطعی رو گرفتم و یسری کارها رو انجام دادم باقی کارها میمونه برای مرداد ماه.. 

امروز دلم میخواد اینا رو بگم بهتون.. 

حالم شبیه ادمیه که انگار اخرین پستیه که داره مینویسه و اگر اینا رو الان ننویسه بعدا پشیمون میشه واسه همین الان براتون مینویسم: 

این اواخر انیمه فرانسوی زبان مغازه خودکشی رو هم بعد از خوندن کتابش نگاه کردم و خیلی حالمو دگرگون کرد و غمگین شدم ولی پایانش برخلاف تصورم بود و شبیه کتاب نبود..  

اگر کتابی رو خونده باشم و ازش فیلم یا انیمه باشه میتونم نگاه کنم ولی اگر فیلم یا انیمه رو قبل از کتاب دیده باشم دیگه کتابو نمیتونم بخونم.. 

سرود کریسمس رو هم وقتی دیدمش انیمه ش رو خیلی دوست داشتم.. اینم دومین کتابیه که هم کتاب و هم انیمه ش رو دیدم.. 

دیگه اینکه فیلم نمایش ترومن ر و هم دیدم و با اینکه خیلی سال قبل دیده بودمش بازم دوستش داشتم و دارم و برام دیدنش تکراری نمیشه و دلم میخواد بازم ببینمش.. 

روباه ۹ دم رو هم یه ده قسمتی رو نگاه کردم و دیگه حوصله م نکشید ببینم سریالش قشنگه اما من کمی این روزا حال و حوصله استفاده از گوشی رو ندارم و از طرفی وقت هم نمیکنم.. 

دیروز صبح بعد از یک سال بلاخره رفتم دانشگاه و بعد از کلی پیاده روی توی دانشگاه به اون بزرگی مدرکمو گرفتم و برگشتم خونه.. 

با مدیرمونم سر موضوعی حرف زدم و در جریان گذاشتمشون و انشاالله از اینجا به بعدش توکل به خدا.. 

تا یک سال اینده امیدوارم همه چی برگرده سرجاش.. 

۶۱

جمعه, ۵ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۳۸ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۵ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۳۸

۵۸

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۰۶ ب.ظ

+به طرز عجیبی امروز دلتنگم... 

 

×نبودن بعضی دوستان و جای خالیشون حس میشه.. 

بنی اگر اینجا رو میخونی ازت سوال دارم، چرا وبتو پاک کردی!؟.... 

 

+

در ازدحام دنیا
اگر انسانی را یافتی
که تو را می‌فهمد رهایش نکن

چقدر آن‌ها که ما را نمی‌فهمند بی‌شمارند...

غسان زغطان

 

پ.ن: از اینجور آدما اگر بیشتر پیدا کنم چقدر بهتره... 

 

× رفتم سر مزار امروز صبح و برگشتم خونه... 

 

+ دیروز توی اینستاگرام یه کلیپ در مورد یه سیاره دیدم که خیلی شبیه زمینه.. 

فکرم مشغول خیلی چیزاست.. مثلا یعنی اگر حیات اونجا باشه جایی برای زندگی میشه؟ 

یا مثلا قبلا ایا تمدنی غیر ما اونجا زندگی میکردن یا اصن الان زندگی میکنن..‌

موجودات زنده روی اون سیاره الان قد و وزنشون چجوریه.. وقتی جاذبه اونجا دو برابر زمینه یعنی اونجا ما بریم به زمین میچسبیم و نمیتونیم راه بریم و زور و قدرت بیشتری میخواد؟ 

چه همه فکر و سوال بی جواب... اینا که سوالای ابتداییه.. 😅 هنوز به مقطع پروفسورا نرسیدم😅 بیشتر کنجکاویه اما خب سوالام جوابی نداره نمیخوام دنبال جواب بگردم... شاید در اینده و با گذشت زمان اگر عمری به دنیا داشتم جوابشونو بگیرم..‌ 

× نیاز به استراحت دارم تا تجدید قوا کنم... 

۵۵

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۲۴ ق.ظ

خدایا شکرت... 

-----------------

 

توی هفته ی گذشته اتفاق بد زیاد افتاد ولی بهترین اتفاقی که قبل از همه ی اینا برای خودم افتاد و در واقع انجام دادم همون عصب کشی و پر کردن دندونم بود و چقد خوبه با مواد رنگ دندونم، دندونم رو پر کرده که مشخص نمیشه.. اصن نمیدونم میشه دراینده روکش زد یا نه... ولی خوب فعلا حوصله شو ندارم بهش فک کنم... 

باید دوباره از اول برنامه درس خوندنم رو بریزم و شروع کنم.. هفته ی گذشته عقب افتادم.. کتاب درسی ای که سفارش داده بودم هن هفته ی گذشته به دستم رسید.. 

ورزش کردنمم به دلایلی هفته گذشته نتونستم انجام بدم و عقب افتاد..

از امروز شروع دوباره ای داشتم و ورزش کردن رو شروع کردم.. 

درس خوندنم از دیروز شروع کردم..

عجیبه اما به شدت خوابم میاد به زور بیدارم.. اگر بیکار میشم فقط میخوام بخوابم.. شاید بخاطر حس غم و ناراحتی ای هست که تجربه کردم.. 

یه دوره خودشناسی ثبت نام کردم که شروع شده و تمریناتشو باید انجام بدم.. قبل از این دوره یه دوره رایگان در مورد پذیرش خودمون بود که اونم عضو شدم و واقعا از زمانی که عضو این کانال شدم حس بهتری دارم... 

هر دوی این دوره ها رو یک روانشناس برگزار کرده و این کار خوشحالم میکنه.. اینا کاراییه که برای خودم برداشتم و قدمهای رو به جلوی منه... 

امیدوارم اتفاقای خوب هم برای من هم برای همه ی دوستانم رقم بخوره... 

وقت کمی دارم و پر از استرسم.. 

تا حدودی با این استرس کنار اومده بودم که باز یه استرس بزرگتر رو تجربه کردم... 

واسم عجیبه توی کانالم چیزی ننوشتم این مدته اما سین خورده در حدود ۵ نفر! سرچ هم زدم ظاهرا واسه ی همه این مدلیه و دلیل مشخصی وجود نداره و از اونجایی که کانال خصوصی هست هیچ کس دسترسی بهش نداره.. نمیدونم چجوری این اتفاق افتاده..‌ 😕

مدتیه نسبت به اجنه کنجکاو شدم و در موردشون دارم مطالعه میکنم..🙂

برم سراغ درسام خیلی حرف نزنم.. فعلا

مراقب خودتون و خوبی هاتون باشین⚘

۵۳

جمعه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۰۳ ب.ظ

منتظر اومدن دفترچه استخدامی بودم و میخوام یبار دیگه هم ثبت نام کنم.. ولی این بار واقعا میخوام قبول بشم.. از اونجایی که امسال حق انتخاب یه شغل محل رو داریم و از اونجایی که در هر صورت غیر بومی میتونم شرکت کنم.. سه تا گزینه انتخابی دارم که خودم این سه شهر رو دوست دارم.. ساری، ارومیه و بوشهر.. ساری رو بیشتر دوست دارم و خانواده مم نظرشون به ساری هست اما اونجا هیچکسی رو نمیشناسم و اگر به امید خدا قبول بشم و مشکلی پیش بیاد تا کسی خودشو برسونه چند روزی زمان میبره.. ولی بوشهر یکی از دوستان وب نویسم ساکنه باهاش حرف زدم از لحاظ امنیت و اینها برام گفت و یه حرفی م زد که فک میکنم درست میگه مربوط به همین مشکلی ، گیری یا گرفتاری ای پیش بیاد میتونم روی این دوستم حساب کنم.. ولی هنوز مرددم و ثبت نام نکردم.. یکم بیشتر میخوام فکر کنم.. 

این هفته واقعا هفته ی عجیبی بود و کارام بخاطر کارهایی که یکهو و بدون برنامه ریزی پیش اومد بهم خورد.. چند تا کاری دارم که احتمالا هفته ی بعد مجبور به انجامشون بشم و بعد درس خوندن رو به طور جدی و تمام وقت شروع کنم.. 

 

ممنونم ازتون🙏🌱⚘

 

+ همه ی کامنتها رو پاسخ دادم و عذرخواهی میکنم که دیر پاسخ نوشتم... اما همه رو پاسخ دادم و به صورت خصوصی براتون ارسال کردم. 

++ توی این مدت وبهاتون رو میخونم به یاد همه ی دوستان هستم و بهتون حتما سر میزنم.. 

شاد و پیروز و موفق باشید ⚘

 

ممنونم از دوستانی که پاسخ سوالات نظرسنجیمو دادن. متشکرم🌱

۵۱

يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۲، ۱۱:۳۹ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۰ فروردين ۰۲ ، ۱۱:۳۹

۴۱

يكشنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۲، ۰۱:۰۴ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۶ فروردين ۰۲ ، ۱۳:۰۴