۲۵۰
+ این نوشته به تاریخ ۱۴۰۴.۰۶.۰۶ هست...
مدتی بود که به شدت دلم میخواست برای خودم گل بخرم .. هوس کیک هم کرده بودم...
وقتی رفتم گلفروشی، سه شاخه گل رز قرمز گرفتم.. نگم از بوی قشنگش 🥰
اینقدر خوشحال شدم که چشمام از ذوق خوشحالی اشک آلود شد...🥹
بعدش رفتیم کیک فروشی، چشمم به یه مینی کیک بانمک افتاد با رنگ مورد علاقه و تزیین گل بابونه که اینم از گلای مورد علاقمه.. همونو سریع گرفتم و اومدیم خونه🥰
حس خیلی عالی ای بود..😊
بدون مناسبت همون کاری که دلم میخواست رو برای خودم انجام دادم.. این کار خیلی بهم کمک کرد تا غمی که چند ساعت بعدش اتفاق افتاد رو بتونم تاب بیارم..
معمولا غم، حال منو خیلی بد میکنه حتی اگر از خودمم نباشه و از فرد دیگه ای باشه...
فاصله بین غم و شادی اون شب خیلی کم بود.. اون شب شادی غم رو بغل گرفت..

+
برای ثبت این لحظه زیبا و فراموش نشدنی برای خودم 🥰
+ از ادمای زیادی گل گرفتم اما اون حسی که خودم برای خودم گل گرفتم هیچ وقت فراموش نمیشه☺️💐
برای خودتون گل بگیرین 🌱
- ۰۴/۰۶/۱۵

حدس میزنم به خودت قول دادی تا اطلاع ثانوی چیزی ننویسی.
ولی از من میشنوی این قولت رو بشکن و بنداز دور. نباید با خودت لج کنی. مگر اینجا رو ایجاد نکردی تا دردهات رو بنویسی و درون خودت نریزی.
نگران حرف مردم نباش. این یک تغییر خوب هست که با ثبت افکارت خودت رو صرفا برای خودت به نمایش بگذاری.
مراقب خودت و دلمشغولیهات باش. تو در ابن دنیای پر از تضاد و تعارض تنها نیستی. تو خود خودت هستی. پس با اعتماد کامل به قلمت درین وادی امن (۴ دیواری مجازی) قدم بزن و افکارت رو بنویس...