بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

اینجا یه گوشه ای از ذهنم رو مینویسم..
آدرس کانال تلگرامم رو برمیدارم..
به اندازه کافی اینجا خواننده خاموش داره، نمیخوام این روند داخل کانالمم باشه..
اعضای اونجا دوستانی هستن که اینجا هم فعال بودن و هستن و اکثر اوقات کنارم بودن و من ازشون ممنونم.. توی دنیای واقعی چنین دوستانی ندارم متاسفانه.. از طرفی کانالم، مثل خیلی از کانالها برنامه ریزی شده و با هدف جذب مخاطب زده نشده.. یه فضایی برای منه.. کمی خصوصی تر شاید.‌..

ممنونم که کنارمین...

آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۲/۱۹
    238

۱۴۶ مطلب با موضوع «روزمرگی» ثبت شده است

76

جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۳:۵۱ ب.ظ

سلام 

این نوشته فقط واسه خودمه میتونین نخونیدش... 

واسه دل خودمه.. 

۷۵

پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ

سلام

کلیپی که توی این پست میزارم وقتی دیدمش حس خوبی بهم داد.. بمونه برای خودم.. 

 

 

 

 

 

۷۴: موقته فقط یه اطلاعیه س.. پاک میشه..

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۲۴ ب.ظ

سلام 

کامنتهای روی این پست کاملا آزاده و بدون تایید من نشون داده میشه.. باقی پستها کامنتها نیاز به تایید دارن.. 

 
پی نوشت: اینکه نظرات بعضی پستها رو بستم بی ادبی تلقی نکنید.. از قبل ازتون عذرخواهی میکنم.. نظری داشتین از قسمت تماس با من میشنوم... 
اینکه پستهای رمزی زیادی گذاشتم و بعضا رمزشون فرق م میکنه برای شخص خودمه.. و معمولا اشاره به غمهای درونی م داره.. در اینکه بخونیدشون یا نه حق انتخاب دارین (خطاب به دوستانی که رمز رو دارن).. نمیخوام همه رو با غم و اندوه یا احساسات در هم برهم و اشفته خودم درگیر و ناراحت کنم... 
 
این پست موقته.. فقط اطلاع رسانیه.. برگردم پاکش میکنم..

۷۳

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۳ تیر ۰۲ ، ۲۲:۲۰

۷۲

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۱۹ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۳ تیر ۰۲ ، ۰۱:۱۹

۷۱

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۰۱ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۳ تیر ۰۲ ، ۰۱:۰۱

۷۰

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۱ تیر ۰۲ ، ۲۱:۲۹

۶۶

سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۱۶ ب.ظ

امروز نشستم پای لپ تاپم و درستش کردم اما نمیدونم چرا صفحه تاچش کلیک راستش عمل نمیکنه:/ 

نمیدونم چرا اینجوری شده اخه🙄

 

باز میمونه تا یوقت مناسب دیگه بتونم پاش بشینم.. این اولین بار بود بعده مدتها پاش نشستم و خودم درستش کردم نهایت گفتم دیگه یه ویندوزه عوض میکنم اتفاق دیگه ای که نمیفته.. فعلا اومده بالا.. 

 

برای روز جمعه همکارم همه همکارا رو دعوت کرده خونه شون.. برای بار اوله میرم خونشون نمیدونم یه بسته شکلات خوبه بگیرم یا یه چیز دیگه بگیرم 🤔 نمیدونم چه چیزی در انتظارم خواهد بود با پذیرفتن دعوتشون ولی میدونم قطعا ساکت اون جمع منم😅 شاید بهتر باشه دعوتش رو رد کنم... 

دیروز رفتم سرکار، برقا رفته بود پشت در اموزشگاه باید منتظر میموندم همکارم منم برد با خودشون محل اموزش.. موقع برگشت یه ادم مزاحم با چوب محکم زد اینه بغل سمت راننده رو شکست و فرار کرد.‌ ما هم پلاک رو برداشتیم ولی ناقص.‌ بدبختی اینه طرف پلاکش واسه شهرستان بود فک کنم ۳۲ یا ۳۳ بود همینو خوب ندیدیم.. نمیدونم واسه کدوم شهره..‌ 

باز خدا رو شکر مشکل دیگه ای پیش نیامد.. 

 

بعدا نوشت: لپ تاپ رو دیشب دوباره روشن کردم درست بود خاموشش کردم تا هر وقت که بتونم از استفاده کنم.. اگر بی استفاده بمونه خراب میشه؟ 

میخوام جمعش کنم.. 

 

دعوت همکارمو قبول کردم و خیلی خوش گذشت یه جمع خانومانه... لذت بردم و دلم میخواد همیشه از این دعوتیای این مدلی برم😀

 

اون ماشین مزاحم از قوچان بود.. عجب بچه هایی پیدا میشن.. ماشینو برداشتن و زدن به جاده صاحب ماشینم بی خبر.. حداقل حرفیه که به همکارم گفته..‌ 

 

خدایا شکرت...

 

دلم گرفته از خودم.. امیدوارم همه چیز به خوبی و خیری پیش بره.. 

یه دفتر دارم که پره از درد و دلام پره از علاقه هام از احساس عشق و دوست داشتنام... 

پری اگر یه روزی برگشتی پست امروزو خوندی بهم بگو از احساست، از اینکه کسیو دوست داری؟ یا چه کسایی توی زندگیتن؟ دوستات کیان؟ تونستی حالتو خوب کنی؟ تونستی نظرت رو نسبت به ازدواج تغییر بدی؟ اصن کلا چه زندگی ای داری حالا؟! تنهایی یا نه؟ آرامش داری یا نه؟ دستات چی شدن؟ خواهرت چی شد؟ پدر و مادرت؟ مشکلت با مادرت حل شده؟ 

 

اینم بهم بگو یادته چرا این حرفا رو امشب نوشتی.... 

۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۲.. 

 

++ دیدین گاهی میخوای یه حرفیو بزنی ولی نمیزنی در حالی که باید بزنی این مدلی شدم.. 

هستم اگر میروم گر نروم نیستم... 

همین کافیه برای الان... 

۶۵

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۱۳ ب.ظ

سلام

مدتی بود به یسری موضوعات فکر میکردم و الان تا حدودی تصمیم قطعی رو گرفتم و یسری کارها رو انجام دادم باقی کارها میمونه برای مرداد ماه.. 

امروز دلم میخواد اینا رو بگم بهتون.. 

حالم شبیه ادمیه که انگار اخرین پستیه که داره مینویسه و اگر اینا رو الان ننویسه بعدا پشیمون میشه واسه همین الان براتون مینویسم: 

این اواخر انیمه فرانسوی زبان مغازه خودکشی رو هم بعد از خوندن کتابش نگاه کردم و خیلی حالمو دگرگون کرد و غمگین شدم ولی پایانش برخلاف تصورم بود و شبیه کتاب نبود..  

اگر کتابی رو خونده باشم و ازش فیلم یا انیمه باشه میتونم نگاه کنم ولی اگر فیلم یا انیمه رو قبل از کتاب دیده باشم دیگه کتابو نمیتونم بخونم.. 

سرود کریسمس رو هم وقتی دیدمش انیمه ش رو خیلی دوست داشتم.. اینم دومین کتابیه که هم کتاب و هم انیمه ش رو دیدم.. 

دیگه اینکه فیلم نمایش ترومن ر و هم دیدم و با اینکه خیلی سال قبل دیده بودمش بازم دوستش داشتم و دارم و برام دیدنش تکراری نمیشه و دلم میخواد بازم ببینمش.. 

روباه ۹ دم رو هم یه ده قسمتی رو نگاه کردم و دیگه حوصله م نکشید ببینم سریالش قشنگه اما من کمی این روزا حال و حوصله استفاده از گوشی رو ندارم و از طرفی وقت هم نمیکنم.. 

دیروز صبح بعد از یک سال بلاخره رفتم دانشگاه و بعد از کلی پیاده روی توی دانشگاه به اون بزرگی مدرکمو گرفتم و برگشتم خونه.. 

با مدیرمونم سر موضوعی حرف زدم و در جریان گذاشتمشون و انشاالله از اینجا به بعدش توکل به خدا.. 

تا یک سال اینده امیدوارم همه چی برگرده سرجاش.. 

۶۳

جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۲۱ ب.ظ

این حشره رو داشتم میرفتم سرکار توی مسیر دیدم و ازش عکس گرفتم.. 

یادم نمیاد توی کدوم سریال دیدمش یعنی یادمه چه سریالی بود اما یادم نیست اسمش چی بود..‌ در مورد کشتی بود ... کشتی ۱۸۹۹ ؟! 

حالا هر چی.. بریم عکسو ببینم میتونم بزارم ببینینش .. :) 

 

 

دلتون شاد، مراقب خودتون و خوبی هاتون باشین..‌ 

 

گاهی به اون یکی وبم سر میزنم کامنتهاتون رو میخونم پاسخ های خودمو میخونم و به این نتیجه میرسم اون زمان چقدر فکرم پخته تر بوده الان اصن انگار هیچی... 

فک میکنم تنها نیستم و ادمای دیگه م مثل من این احساس رو تجربه کردن... 

از طرفی واقعا فراموشکار شدم انگاری... 

یه چالش بود اینجا سوالاتی پرسیدم شما دوستان لطف کردین جواب دادین.. به این فک میکردم خودمم اون سوالاتو جواب بدم و اینجا بزارم.. نظرتون چیه؟ همون ۳۰ و چند تا سوالی که پاسخ نوشتین.. 

خیلی از کامنتهایی که اونجا یا اینجا برام نوشتین رو دوست دارم... خوشحالم که برام مینویسین و با هم حرف میزنیم و دوستای خوبی دارم... ممنونم که هستین🌹🌱