۱۲۴
امشب خیلی خسته م.. از خستگی و فشار کاری این هفته شونه م درد میکنه که دلیلش دیسک هست..
بخاطر تعطیلی ۵ شنبه فشار کارم خیلی بیشتر شده..
سعی میکنم فردا به خودم فشار نیارم..
+ رفتم دفتر بیمه، میخواستم دیگه بیمه واریز نکنیم اون سه سالیم که واریز کردیمو پس بدن.. گفتن اخره ساله اردیبهشت بیاید الان بیمه رو نمیتونیم انصرافتون رو ثبت کنیم.. (بیمه کوثر)
× چند روز قبل به لحاظ روحی خیلی داغون بودم.. یهویی گذشته با همه تلخی هاش توی ذهنم بالا اومد.. فک کردم با نوشتن اروم میشم اما حین نوشتن اشک ریختنم شروع شد و من تا لحظه ای که اروم میشدم گریه کردم.. گریه کردم برای خودم.. دلم برای خودم تنگ شده.. گریه کردم تا سبک بشم مثل اون روزی که توی دفتر تراپیست یهو زدم زیر گریه ... حال بدیه.. یه غم گنده که توی دلته یهو میترکه.. شبیه یه چرک بزرگ و دردالود که یهو سر باز میکنه...
+ برای مدتی تصمیم دارم از کتاب خوندن و شنیدن فاصله بگیرم.. خسته م حوصله ندارم.. مغزم کشش نداره..
× چند شب پیش به مامان گفتم دیگه دس از سر ما بردارین بزارین برای خودمون زندگی کنیم.. دیگه خسته شدم بس بخاطر شما درس خوندم بس بخاطر شما تلاش کردم بهترین باشم بس اون چیزی که شما خواستینو انجام دادم.. الان دلم میخواد برم دنبال اون چیزی که خودم دوست دارم.. (این حرفا رو بخاطر این زدم که مامان میگه بخونین و برین سر کار دولتی و من دلم نمیخواد برای کسی کار کنم میخوام کار خودمو داشته باشم.. هر دفعه ازمون استخدامی میاد بهمون میگم ثبت نام کنین برین ازمون بدین.. اوایل ثبت نام میکردم میخوندم ولی قبول نمیشدم، بعدش هی میگفتم باشه ثبت نام میکنم و دیگه ثبت نامم نمیکردم.. چون شرایط قبولی ها چی بود! به ترتیب اولویت اقا متاهل، اقا مجرد، خانم متاهل، خانم مجرد.. بین همه دوستام هر کی متاهل بود قبول شد ما مجردام رد میشدیم .. خودم نه ولی دو تا از دوستام چون خانم و مجرد بودن توی مرحله اخر در رقابت با اقایون رد شده بودن، یکی از همکارای خانمم توی رقابت با یه اقای متاهل رد شد با اینکه خودش متاهل بود) برای همین خسته شدم دیگه م انگیزه ای و توانی برای درس خوندن ندارم..
فقط میخوام زندگی کنم.. در ارامش ... با اینکه امنیت مالی ای ندارم..
بازم خدا رو شاکرم..
+ این روزا گوشیم اکثرا دست مامانمه میره توی اینستا میگرده سرگرم میشه.. برای همین من دیر میام وبلاگ.. کامنتها رو برای همین ممکنه دیر پاسخ بدم که از این بابت عذر میخوام 🌱🌹
× از این که دیدم دلیت اکانت زده ناراحت شدم، نمی دونم چه زمانی اینکارو کرده.. ولی حساب دلیت شده اش رو از کانالم حذف کردم.. از دست این دختر.. باز باید ببینم چی شده که دلیت زده.. چند روز دیگه هم تولدشه .. 🤔
- ۱ نظر
- ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۲۴