۲۲۷
هر وقت موفق شدم بر می گردم...
به خودم قولی دادم که باید بهش برسم و براش تا میتونم وقت بگذارم برای همین مدتی رو میخوام با خودم خلوت کنم...
تا بعد...
- ۴ نظر
- ۱۰ دی ۰۳ ، ۱۰:۲۹
هر وقت موفق شدم بر می گردم...
به خودم قولی دادم که باید بهش برسم و براش تا میتونم وقت بگذارم برای همین مدتی رو میخوام با خودم خلوت کنم...
تا بعد...
مدتیه یه چیزی توی فکرمه، خوشحال میشم تجربه هاتون رو بگین و راهنماییم کنید..
دارم به رانندگی توی جاده فکر میکنم..اشتباه نکنین منظورم راننده ماشین سواری و جاده نیست برای وقتی که مثلا یه خانواده میرن سفر و چند نفر از اعضا رانندگی بلدن میگم..
برای اولین بار که توی جاده خواستین رانندگی کنین، نظر بقیه چی بود؟! مخالفت کردن؟!
تجربه تون چطوری بود؟! لازمه به چه چیزایی توجه کنیم که تصادف نکنیم؟
قبل از رانندگی توی جاده، داخل شهرم پشت فرمون نشستین؟
من حدودا یک سال و چند ماهه که گواهینامه ام رو گرفتم شایدم دو ساله؟! یادم نیست فعلا گواهینامه مو هم حوصله ندارم بگردم پیدا کنم ببینم چقدر گذشته، اون محدودیت یک سال رو مطمینم که گذشته.. اما مسیله مهم اینه توی این مدت من پشت فرمون ننشستم و رانندگی نکردم.. بخاطر شرایطی که اکثرا میدونین رانندگی نکردم..
اگر بخوام توی جاده گاهی پشت فرمون بشینم بنظرتون لازمه از چند وقت قبل داخل شهر بشینم و آیا لازمه برم اموزش مجدد ؟
مشکلی با رانندگی ندارم باید دوباره تمرین کنم چند باری اما توی جاده نمیدونم چجوریه.. منو میترسونه، از طرفی بابامم چشماش ضعیفه و چند وقت قبل یه چشمش رو بخاطر اب مروارید عمل کرده اون یکی چشمش رو عمل نکرده چون هنوز لازم نبود.. واسه همین رانندگی توی شب رو میخوام اگر لازم بشه یاد بگیرم که من بشینم..
میخوام اطلاعات داشته باشم با این که سفر و رانندگی توی جاده خبری نیست اما میخوام بدونم.. خودم رو اماده کنم..
ممنونم ازتون🍀💐
دیروز خیلی خسته و کلافه بودم و از به نتیجه نرسیدن کارم احساس شکست داشتم فقط غرغر کردم اما خدا رو شکر امروز بعده یه استراحت خوب، دوباره با انرژی میخوام کارمو شروع کنم..
برای خودم یکم وسیله لازم داشتم خریدم و یه ثبت سفارش اینترنتی هم داشتم و منتظرم برام ارسال شه.. اخر هفته هم تولد دعوتم و باید برم هدیه ای که خریدم رو کادو کنم..
هدیه ای که خریدم دو تا ماگه که شکستنیه نمیخوام با کارتون خودش کادوش کنم.. یه جعبه کادویی هم خریدم اما میترسم داخل این جعبه بگذارم بشکنن، باز پوشال خریدم حس میکنم این پوشالا زشتن:/
یعنی منم ماجراها دارم..
باز اگه بهم نمیخندین برداشتم یه تیکه از کارتون رو برش زدم بینشون گذاشتم که با هم برخورد نکنن🤭
اخرش ببینم چجوری اینا رو کادو کنم..
همیشه با کادو کردن هدیه ها مشکل دارم.. فقط کتاب راحت کادو میشه..
+امروز سردرد و بدن دردم.. امیدوارم سرما نخورده باشم.. هوا سرد شده و شبا خوب نمیخوابم.. اشتها هم ندارم.. اگر فردام همینجوری باشم تولد اخر هفته رو نمیرم.. اونوقت وقت بیشتری برای اینکه چجوری هدیه هام رو کادو کنم دارم..
+ مدتی از پای سیستم نشستن و کلیپ دیدن و کار کردن با سیستم هم تصمیم گرفتم فاصله بگیرم.. نیاز به استراحت دارم..
بعدا نوشت: خوشحالم که راه حلی برای کادو کردن ماگها پیدا کردم😀
این یکی دو روز اخیر که با یکی از دوستان حرف زدم.. یادی از آرزوهام کردم که رهاشون کرده بودم.. امروز به این فک میکردم که این ارزوها دست یافتنی هستن اما شاید دور باشن ولی میشه بهشون دست پیدا کرد و تصمیم گرفتم آرزوهامو که بهشون نرسیدم از کوچکترینشون تا بزرگترینشون بنویسم و ببینم به هر کدوم که میتونم برسم از همین الان توی برنامه م بگذارم و برای رسیدن بهشون تلاش کنم..
واقعیتش امروز فک میکردم دیروز و روزهای گذشته تر انگار در حال گذروندن روز و شب کردن بودم و در حال روزمرگی..انگاری برای زندگی نایی نداشتم.. انگیزه ندارم..
ولی با دیدن عکس های دوران دانشجوییم اون تکاپو و فعال بودنم و انرژی اون زمانم یکم به خودم اومدم..دلم برای خودم سوخت.. دلم خواست خودمو بغل بگیرم.. دلم خواست خودمو تشویق کنم..
یسری کارها رو تا دو یا سه ماه اینده برنامه ریختم و انجامشون میدم حتما.. بعد یکی یکی که این برنامه ها تیک خوردن میرم مرحله بعد.. تا برای رسیدن به اون چیزی که واقعا میخوام اماده بشم.. قطعا توی این راهم یسری موانعی هست اما انشاالله من همینطور که دارم راهمو میرم، جلو برم..
.
.
تا هر وقت که زنده م برای رسیدن بع ارزوهام سعی میکنم تلاش کنم... چه تنهایی چه با یه همراه..
.
میدونین به قول جولی ما همیشه میگیم خدا رو شکر که سرطان ندارم چون نمیمیرم..
پس منم میگم خدا رو شکر سرطان ندارم که بمیرم.. زنده م و میتونم به ارزوهام برسم..
جولی که سرطان داشت میگفت حتی گاهی برای توالت رفتن هم ادم دلش تنگ میشه! فک کن توالت رفتن...
زندگی همینه... گاهی برای چیزایی که حتی فکرشم نمیکنیم ممکنه دلمون یه روزی تنگ بشه..
امروز یه پلی لیست ۴۳ کلیپی رو دانلود کردم و اماده کردم که کم کم ببینم.. هر کلیپی که مهم باشه imp رو به اسمش اضافه میکنم که بعدا دوباره ازش استفاده کنم..
دیروز یه عکس دسته گل دیدم اون لینک رو کلیک کردم و وارد لینک شدم عکس دسته گلهای زیادی بود و اتفاقا قشنگ بودن.. همینجور هی این کلیک کردنا ادامه پیدا کرد تا به دسته گلای عروس رسید..
تا حالا یادم نمیاد به دسته گل ها توجهی کرده باشم یا به این فک کرده باشم که چه نوع گلی رو دوست دارم بعنوان دسته گل هدیه بگیرم😀
دیدن این عکسا باعث شد بهش فک کنم..
مثلا یه دسته گل با رز قرمز قشنگه.. یه دسته گل که مخلوطی از نرگس و ژیپسوفیلاست قشنگه.. یا ارکیده حتی..
رنگ گلا توی دسته گلا مهمه و بیانگر نمادی هست؟! 🤔 تا حالا دقت نکرده بودم..
توی این سرچهام دیدم یکی از گزینه های پیشنهادی گوگل برای گل ژیبسوفیلا اینه که نماد چیه!؟
رنگ های آبی، سفید، صورتی یا بنفش یا یاسی، برای ژیپسوفیلا خیلی قشنگه.. ارکیده و نرگس سفیدن و رزم اگر از این مدل روزهای مینیاتوری ریز باز باشه بنظرم قشنگه.. البته قرمزش.. در هر صورت رز قرمز و سفید قشنگن😍
از یسری دسته گلا خوشم اومد واسه خودم اسکرین گرفتم.. البته قبلا هم از دسته گلا اسکرین میگرفتم ولی چون بنظرم فقط قشنگ بودن اسکرین میگرفتم نه به این خاطر که من دوستشون داشتم..
بمونه برای خودم یادگاری😍😊
..............
راستی الان توی خردادیم.. چند روز دیگه تولد داریم حواسم باشه😊تولد بابامه.. بین دوستانمم خرداد ماهی هستن..
تقریبا ماه تولد همه ی دوستای اینجا رو یادمه.. شاید روزش یادم نباشه اما ماهش یادمه..
.............
اینم بگم امروز اپرا رو روی لپ تاپ نصب کردم اول فک کردم خوشگله ولی بعدش دیدم زشته و اصن از نصبش حس خوبی نگرفتم.. بعدا پاکش میکنم.. اون اپرای روی اندروید خیلی خوشگلتره و کار باهاش راحتتره بنظرم.. از سایت خود اپرا مستقیم دانلودش کردم..
ایا بین شما دوستان، فردی اپرا رو روی سیستمش نصب داره؟ کاربردیه که ازش استفاده کنم یا نه؟ من معمولا از کروم استفاده میکنم..
اما روی گوشی اپرا عالی بود.. تبلیغات رو بلاک میکرد اگر پستی رمزدار بود یکبار وارد میکردم دیگه نیاز نبود هر سری رمز رو وارد کنم.. روی سیستمم همینجوره؟
من با ویندوزمم یه مشکلی دارم ولی خب هر سری یجوری حلش میکنم.. راه حلش رو میدونم اما چجوری این مشکل به طور کامل حذف میشه..
میدونین از سری اخر که من ویندوزم رو عوض کردم، وقتی با وای فای به اینترنت وصل میشم بعده یه مدت ای پی م رو شناسایی نمیکنه و ارور میده.. باید ای پی رو مجدد تعریف کنم.. یعنی یبار پاک کنم و دوباره تعریف کنم.. حالا چرا و یا چه موقع اینجوری میشه، هر وقت از فی.لترش.کن با وای فای مخابرات استفاده کردم اینجوری شده..
نمیدونم مشکل از اینترنته یا از ویندوز..ولی راه حل درست کردنشو بلدم.. حالا یا از قسمت اپشن اینترنت اکسپلورر میرم ریستش میکنم یا ادرسش رو از قسمت run و اون دستوری که الان یادم نیست چی بود سرچ میزدم میومد بالا و توی محیط داس مینویسم درست میشه...
حوصله ویندوز عوض کردن ندارم...
مرسی🌱🌹
آفرین به خودم👏👏💪🤞❣
اومدم خونه.. لباسامو عوض کردم و دست و صورتمو شستم و اومدم زیر کتری رو زیاد کردم تا جوش بیاد..
چایی دم کردم و ریختم و رفتم توی اتاقم.. تنها بودم یجورایی.. بقیه خواب بودن..
توی اتاقم گوشیمو برداشتم رفتم توی نینی سایت..
دیدم یکی نوشته اهنگ شاد معرفی کنین..
توی تاپیک رفتم.. بعده مدتها ورود رو زدم و رفتم توی تاپیک نوشتم اگر اهنگ شاد معرفی کردن منم لایک کن لطفا.. مرسی🌹
وقتی ارسال رو زدم اخطار داد که تاپیک تعطیل شده.. تعجب کردم اخه چرا!؟
تازه فهمیدم چی شده ولی این تاپیک چه ربطی داشت اخه..
از سرکار اومدم توی شهر جشن بود مردم شربت میدادن و مولودی پخش میشد هیچ کی از این ماجرا خبر نداشت..
الانکه ابجیم برگشته میگه شهر خلوت شده ...
کاری به این قضیه ندارم حرفیم نمیزنم.
خلاصه اینکه مدتهاست اهنگ نشنیدم دوست داشتم میتونستم اهنگهای شاد بشنوم.. جدید باشن..
بعده این قضیه کتاب م رو پلی زدم و چند تا قسمت دیگه رو شنیدم و وقتی بقیه بیدار شدن اومدم توی حال..
دور هم نشستیم و دوست داشتم اینو باهاتون درمیون بگذارم که..
دلم میخواد اینجا رو خونه تکونی کنم.. یکم تغییرات بدم.. تا ببینم تا فردام اگر همین حس رو داشتم یکم تغییرات میدم.. شاید این تغییرات توی کانالم اتفاق بیفته.. مثلا کامنتها رو ببندم..
......
امروز صبح به این فک میکردم کاش یه گروه بود که همه با هم دوست بودیم و اونجا کتاب میخوندیم به صورت ویس و با هم اشتراک می گذاشتیم... کاش دوستای این مدلی مثل خودم زیاد میداشتم و میشد در مورد کتاب هایی که مشترکا میشنویم حرف زد و نکات خوبش رو بهم دیگه بگیم... البته میدونم توی همچین گروهی من بیشتر شنونده هستم تا خواننده کتاب...
......
از دیروز، یسری ویدیو رو که قبلا دانلود کرده بودم شروع کردم به دیدن.. حدود ۷ تا ویدیو رو دیدم و ایده های خوبی رو برام بوجود اورد.. و اما امروز، ادامه ویدیو ها رو ندیدم اما راجع به اون تعداد ویدیویی که دیروز دیدم کلی سرچ زدم و سایتهای زیادی رو پیدا کردم و مطالعه کردم و لینکها رو ذخیره کردم... میخوام اروم اروم پیش برم...
از دوستایی که راهنمایی م کردن و راهی رو جلوی پام گذاشتن واقعا ممنونم🙏🌹
از اینجا به بعدش رو خودم اروم اروم پیش میرم...
اینم بگم بعده ۲ سال من مجددا پای لپ تاپ میشینم و ویدیو میبینم یا دان میکنم یا کلا کار میکنم با سیستم و این خیلی خوبه..
برام زمان زیادی برد که زندگیم به حالت عادیش برگرده اما از این بابت خوشحالم که فعلا خوبم و اگر توی هر قسمتی از این مرحله از زندگیم حس کنم سلامت جسمانیم داره به خطر میفته یا اذیت میشم اولویت سلامتم هست..
سعی میکنم به کار کردن زیاد فکر نکنم...
امیدوارم بتونم مهربونی و لطف شما دوستای خوبم رو جبران کنم🌹🙏
من توانایی هام و استعدادم با دوستان اینجا متفاوته اما میتونین روی کمکم در زمینه ای اگر فکر کردین از دست من کاری بر میاد کمک بگیرین..
امروز به اینم فک میکردم که یسری پست های مختلف در مورد درست کردن ماست و دوغ و کره محلی و روغن محلی و کشک بنویسم 😁 میشه یسری پستهای سریالی🤭
امشب خیلی حرف زدم ولی خوب بود و حس خوبی داشت..
شاد و سلامت باشین دوستای خوبم🙏🌼
خدا پشت و پناهتون🌱🍀
سلام
میخواستم مدتی توی تنهاییم باشم و اینجا نیام و ننویسم ولی فک کردم بهتره بنویسم.. فعلا استرس و اضطراب دارم که احتمالا بخاطر آزمون هست..
خب بگذریم..
امشب مدیرمون منو که رسوند بهم گفت خانم ع که شیفت صبح کار میکنه میخواست بره پشیمون شده گفته نمیرم چون هیچ جا مثل اینجا هوامو ندارن.. میگفت بهش گفتم بنده خدا منکه نگفتم بری خودت اگر بخوای بری که نمیتونم جلوتو بگیرم.. این حرفو زدو در ادامه گفت تو که نمیخوای بری! اگر یه روزم بخوای بری اصن نمی گذارم که بری..
ایا این تهدید محسوب میشه 🤔
اگر یکی بخواد بره کسی نمیتونه جلوش رو بگیره.. زندگی بالا پایینی داره و اتفاقات ناخواسته زیادی ممکنه بیفته...
......
امروز دندونم شکست:/ اونم با خوردن پفک:|
اگر بتونم فردا وقت دکتر بگیرم برم بیمارستان یه نگاه بندازه ببینم قابل عصب کشی و پر کردن هست یا باید بکشه.. چجوریه..
......
مدتی قبل، تصمیم گرفته بودم که وسیله قسطی برام بردارم اما این کارو انجام ندادم.. وسیله ای که برای خواهرم برداشتم رو هم خیلی سریعتر از زمانش تسویه کردم و به ابجیم نگفتم و هزینه رو که خواهرم به حسابم که میزنه مال خودمه..
دوست داشتم برای خودم وسیله بردارم تا یکمی از وسایلی که دوست داشتم توی خونه خودم (منظورم ازدواج کردن نیست، در کل همیشه دوست داشتم بقدری مستقل بشم که توی خونه خودم زندگی کنم) باشه رو اماده کرده باشم اما با شرایط این روزا.. به این نتیجه رسیدم قرار نیست به این حد از استقلال برسم، حداقل به این زودیها.. پس بهتره از این خواب، بیدارشم و پولمو جای دیگه ای سرمایه گذاری کنم یا واسه خودم خرج کنم یا بفکر یه کار مفیدتر باشم.. پس دیگه وسیله ای هم نمیخرم...
یکم فقط خواستم برای اون چیزایی که قراره الان، از دست بدم سوگواری کنم... ولی قطعا یه روزی بدستشون میارم.
+ اون چیزی که منو ناراحت میکنه اینه که به اون چیزایی که دوست داشتم تا این سن بهشون برسم نرسیدم.. شرایط خیلی تغییر کرده.. حس میکنم ناتوانم برای رسیدن بهشون.. یعنی اون حسی که درونم هست یه همچین شکلی داره.. از خودم در مقایسه با خودم، احساس شکست میکنم.. ولی من هنوز دارم تلاش میکنم و شاید این نقطه امیدواری و خوشحالی و انگیزه م هست.. همینکه هنوز میتونم تلاش کنم و وقت دارم..
++ نمیدونم تا چه زمانی زنده م یا عمر میکنم اما تا هر لحظه ای که نفس می کشم سعی میکنم درست و خوب و عزتمند زندگی کنم.
+++به لحاظ مالی مستقل نیستم هنوز... گاهی از بابام پول میگیرم.. با این حال سعی میکنم پولی ازشون نگیرم مگر واقعا ضروری و لازم باشه..
تو سال جدید براتون آرزو میکنم
که الهی همیشه به موقع برسید به عشق،
به پول، به زندگی ، به یار،
به خوشبختی، به موقعیت ،
به ترفیع، به همه چیز حتی به رویا،
به خیالهایی که روز و شب باهاش زنده هستین و ادامه میدین،
به آرزوهایی که بهشون قول رسیدن دادین.
به موقع رسیدن ، به موقع لذت بردن،
به موقع کنارش بودن ، به موقع دیدن ،
به موقع در آغوش کشیدن، به موقع خندیدن، به موقع ذوق چیزی یا کسی رو داشتن،
حتی به موقع شنیدن ،
چیزیه که نصیب هرکسی نمیشه،
براتون ارزو میکنم نصیب همه تون ، به موقع بودن به موقع رسیدن به موقع لذت بردن بشه🌸🌱
فرگل مشتاقی