بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

اینجا یه گوشه ای از ذهنم رو مینویسم..
آدرس کانال تلگرامم رو برمیدارم..
به اندازه کافی اینجا خواننده خاموش داره، نمیخوام این روند داخل کانالمم باشه..
اعضای اونجا دوستانی هستن که اینجا هم فعال بودن و هستن و اکثر اوقات کنارم بودن و من ازشون ممنونم.. توی دنیای واقعی چنین دوستانی ندارم متاسفانه.. از طرفی کانالم، مثل خیلی از کانالها برنامه ریزی شده و با هدف جذب مخاطب زده نشده.. یه فضایی برای منه.. کمی خصوصی تر شاید.‌..

ممنونم که کنارمین...

آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۱/۱۱
    231
  • ۰۳/۱۱/۰۸
    230

۶ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

۹۸

جمعه, ۲۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۱ ب.ظ

سلام

امروز خیلی خسته شدیم همگیمون، من کمک کمی ازم برمیومد اما در همون حدم کلی کار کردم و خسته م ... 

همه وسایلای خونه داداش رو بردیم بالا.. خانواده خانمش م بودن همه با هم کمک کردیم و خونه شون مرتب و تمیز چیده شد ...

هنوز کابینت نشده ولی همونجوری هم وسایل گاز و ماشین لباس شویی رو هم چیدیم البته شیرهای اب رو هم هنوز وصل نکردن اما خوبه.. اونا رو هم انشاالله هفته بعد اگر خدا بخواد میخره که بیان وصل میکنن فقط کابینت میمونه..

 

اب توی لوله های خونشون جریان پیدا کنه میرن خونه خودشون.. 

یکم این چند ماه زندگی سختتر میشه.. ولی امیدوارم به خیری و خوشی بگذره.. امید به خدا 

 

 

بعدا نوشت: 

گاهی همینکه کنار هم باشیم کافیه..😔

امشب ناراحتم غمگینم، دلم شکسته، بغض دارم، دلم میخواد ای کاش میتونستم براش کاری کنم... فقط تونستم بغل بگیرمش تا گریه کنه.. 

تا حالا دقت کردین کسی که در جواب سوالت که میگی میخوای بغلت‌کنم میگه نه اما وقتی تو بغلش میکنی چقدر بلندتر گریه میکنه و خودشو رها میکنه.. من زود اشکم در میاد زود احساساتی میشم... یکم امشب احساساتمو سرکوب کردم و حالام اینه وضعم... 

چقدر آدما میتونن ظالم باشن بی وجدان باشن.. 😔

97

يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۰۶ ق.ظ

یه دستور پختی هست که چند هفته س ذخیره کردم اما دوست درام خونه خلوت که شد بشینم بپزم ببینم چطوری میشه..

البته یسری کارهای مهمتری هم هست که منو این مدته درگیر خودش میکنه..

مثل اموزش دیدن و شروع یسری کار تا ببینم میتونم درامدی ازشون داشته باشم یا نه اخه مدتیه دنبال یه کاریم که بتونم از توی خونه انجام بدم.. هنوز تصمیمی نگرفتم اما همین که داداش و زن داداش برن سر خونه و زندگی خودشون منم میرم توی اتاق خودم و اونوقت بهتر میتونم خیلی از کارهام رو انجام بدم... یجورایی دستم بسته نیست:)

 

مراقب خودتون و خوبی هاتون باشین دوستای مهربونم...

 

بعدا نوشت: امشب یه صحنه قشنگو عکس گرفتم و چقدر دوست دارمش😍 بمونن برام❤

۹۶: من و او: یک تا n ام

يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۰۸ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۰۲ ، ۲۱:۰۸

۹۵: من و او: صفر

شنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۴۷ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۰۲ ، ۲۳:۴۷

۹۴

شنبه, ۸ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۴۷ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۸ مهر ۰۲ ، ۱۲:۴۷

۹۳

پنجشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۵۳ ب.ظ

+ امسال چقدر سریع هوا سرد شده، البته ما هنوز کولر رو روشن میکنیم اما هوای بیرون سرد و خنکه.. پاییز فصل قشنگیها امسال زود خودشو نشون داده.. 

 

× دلم برای موهای بلندم تنگ شده.. پشیمونم که کوتاهشون کردم☹

 

+ یسری اتفاقایی افتاده که امیدوارم خیر باشن.. فعلا باید صبور بود و دید تا اخر ماه چه اتفاقی میفته.. 

 

× کمتر از دو ماه دیگه به زایمان "ح" مونده و انشاالله خدا خودش مادر و دخترو حفظ کنه... 

 

+ این روزا خیلی سرم شلوغ بوده.. ببخشین که کامنتی اگر نوشتین من هنوز نتونستم پاسخ بدم.. 

 

× دچار کمبود آهن شدم، یعنی ازمایش اینو نشون داده بعد حالم از بوی قرصی که داده بخورم بد میشه🤢 وقتی میخورمم احساس میکنم بدنم بوی قرص رو میده.. روزی ۲ تا هم باید از قرصا بخورم... اااه.. انگار دچار وسواس شدم.. 

 

+ امسال سی م شهریور برام یجوری خاص و قشنگ گذشت پر از حس خوب و قشنگ از پیامهایی که دریافت کردم از زیبایی ای که در اون پیامها بود.. هر کدوم در جایگاه خودش منحصر به فرد بود ☺

 

× بازم برای اینکه کامنتهای خصوصی رو پاسخ ندادم عذر میخوام ⚘🙏🏽

 

+ شهرهای شمام سرد شده؟ 

 

× گاهی دلم میخواد توی کانال م بیشتر بنویسم و اینجا کمتر باشم..  اونجا عکس، اهنگ، ویدیو راحت میشه اشتراک گذاشت...