بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

سـبــزه سـبــز، گـــــرمـه گــــرم، بــــوی زنــدگــی...

بــهـــار دلــــــــ

اینجا یه گوشه ای از ذهنم رو مینویسم..
آدرس کانال تلگرامم رو برمیدارم..
به اندازه کافی اینجا خواننده خاموش داره، نمیخوام این روند داخل کانالمم باشه..
اعضای اونجا دوستانی هستن که اینجا هم فعال بودن و هستن و اکثر اوقات کنارم بودن و من ازشون ممنونم.. توی دنیای واقعی چنین دوستانی ندارم متاسفانه.. از طرفی کانالم، مثل خیلی از کانالها برنامه ریزی شده و با هدف جذب مخاطب زده نشده.. یه فضایی برای منه.. کمی خصوصی تر شاید.‌..

ممنونم که کنارمین...

آخرین مطالب

۲۲۱

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ

دوباره سرماخوردم و اینبار شدیدتر.. 

همگی درگیر شدیم، دفعه اولی بود که خانوادگی رفتیم دکتر.. حس عجیب در عین حال خوبی بود... 

خدا رو شکر من خیلی بهترم اما حال بقیه خوب نیست.. امیدوارم زودتر بهتر بشن.. اونقدری خوب هستم که امروز ظرف ها رو شستم، شام پختم و سالاد درست کردم و اومدم پاسخ کامنت وبلاگم رو دادم پاسخ کامتتهای کانال رو دادمو ایمیلم رو پاسخ دادم و فقط موند به وبلاگ دوستان سر بزنم و کانال دوستان رو بخونم.. فعلا تا اخر هفته خونه م و استراحت میکنم تا حالم بهتر بشه.. 

میدونین وقتی همه سرما میخورن خونه چجوری میشه ؟ 

کل سینک اشپزخونه پر از ظرف نشسته میشه.‌. ممکنه ناهار و شام نداشته باشیم که بخوریم.. 

کلا موقع مریضی شرایط واقعا عجیب سخت میشه... اینجاست که ادم قدر سلامتی رو میفهمه... 

از شامی که پختم عکس گرفتم خواستم توی وبلاگ بگذارم و دوستان رو دعوت کنم به چالش اشپزی.. اما نظرم عوض شد و اینکارو انجام نمیدم...

===========

طی این مدت، دختر خاله مم ازدواج کرد.. یه عقد ساده و خودمونی و همونجوری رفت سر خونه و زندگیش و اصلا هیچ کسیو دعوت نکردن فقط خانواده خود خانم و اقا بودن.. براش خوشحالم که ازدواج کرده اونجوری که دوست داشت از اینکه ازدواج میخواد بکنه هم خاله م میگفت اما یکهو توی اینستاگرام عکسشون رو خواهرش گذاشت و تبریک گفت ما فهمیدیم ازدواج کرده.. 

گاهی خودمم فک میکنم چیه مراسم اینهمه پر خرج ادم بگیره.. همین جوری ساده و با حضور خانواده های درجه یک هر دو نفر مراسم بگیرن و یه عکس و اتلیه مگر چیه!؟ 

خیلی هم خوب و ساده ست.. مبارکشون باشه🧡❤️

انشاالله همه جوونها خوشبخت و عاقبت به خیر بشن❤️🧚

مراقب خودتون باشین.. 

ممنونم که هستین.. 

==============

این مدته زیاد با خودم کلنجار رفتم، تصمیم گرفتم رها کنم... بی خیال بشم... 

راهمو برم... ببینم تهش به کجا میرسم... سعی کنم امید رو همراهم توی کوله بارم داشته باشم..‌. 

راهم سخته اسون نیست... قدم به قدم برم... برای خودم تلاش کنم نه هیچ کس دیگه ای..‌ 

خدای منم بزرگه، دل گرفتگی هام، ناراحتی هام، شادی هام، سختی هامو میبینه... شایدم خودش راهو سختتر میکنه که قویتر شم.‌... مگه زندگی غیر اینه؟! زندگی همینه

نظرات (۷)

سلام چند وقته دست به قلم نشدی. یک خبری از خودت بده!

پاسخ:
سلام 
ممنونم به یادم بودین و سراغی گرفتین، خدا رو شکر همه چیز عالیه.. 
این روزا منم گرفتار مشغله های خودمم و اموزش میبینم، تمرین میکنم، سرکار میرم، کارهای خونه رو انجام میدم.. مشغولم فرصت سر زدن به اینجا کمتر پیش میاد.‌ 

الان حالت چطوره پری جان؟ بهتر هستی؟ 🙂

خیلی وقته که تو کانالت حضور نداری. بیشتر نوشته‌هات اینجاست، تو وبلاگ.

امیدوارم همه چیز برات عالی پیش بره و شاد باشی. 🌱

اون چالش آشپزی هم به نظرم ایده جالبیه.

پاسخ:
سلام
من خوبم خدا رو شکر.. مریضی و کسالت کامل رفع شده.. ممنونم که پرسیدی🍀
اره مدتیه حس و حال و حوصله نوشتن نیست از طرفی هم روزهام با کارهای مختلف و مهمانداری پر شده.. زیاد فرصت نمیکنم بیام اینجا یا توی کانال فعال باشم.. گاهی وبلاگ دوستان رو میخونم اما کامنتی نمیگذارم چون خسته م و ممکنه متوجه متن نوشته دوستان نشده باشم .. برای همین در سکوت میرم و میام.. 

ممنونم دوست خوبم امیدوارم برای توام همه چیز عالی پیش بره🌸
دوستان استقبال کردین بنظرم باشه یوقتی که مشغله هامون کمتر باشه و همه بتونیم شرکت کنیم🙂🍀

عزیزم ایشالله بهتربشن خونوادت وخودت ❤🌺بیشترمراقب باش  منم باعروسی کم خرج ساده موافقم  یایه عقدوعروسی باهم تمام.. خوشبخت بشن 🌜🌹❤

پاسخ:
مرسی عزیزم انشاالله ❤️🥰 ممنونم همچنین نرگس جان💕
خوشحال شدم کامنتت رو دیدم.. 😁 اره ساده خیلی بهتره😊
مرسی عزیزم انشاالله همه جوون ها خوشبخت و عاقبت به خیر بشن🙏✨

گفتی سینک پر از ظرف. دقیقا آشپزخونه ما هر شب همین نمایش رو تکرار میکنه. عمده ظرفهای کثیف در رتبه اول متعلق به پسرم هست، بعد دخترم، بعد ظرفهای اصلی و خانوادگی، تهش هم من و خانمم درصدی ازین سهام رو داریم.

خیلی ممنون ازینکه خبرای خوب دادی. اینکه حال خودت روبراه شده و بقیه اعضا خانواده رو پرستاری میکنی تا خوب بشن عالیه. از همین راه دور دست پدر و مادر رو میبوسم که چنین فرزند خودساخته ای تحویل جامعه دادن. نگران ازدواجت هم نباش، گاهی بهش فکر کن اما ذهنت رو‌ درگیر نداشته هات نکن و انرژی مثبت بوجودت سرازیر کن، خانواده داری، سرپناه داری، شغل داری و جایی برای نوشتن. هر وقت آماده و مهیا برای سفر و ادامه مسیر زندگی شدی مطمئن باش بختت از راه میرسه و دستت رو میگیره میرین زیر یک سقف. تازه بچه دار که بشی آرزو میکنی دوران استراحتت برگرده اما در کنار همه رنجهایی که در آینده و شبانه روز میکشی تا بچه هات رو از آب و گل دربیاری لذت مادر بودن با هیچ چیزی تو دنیا قابل معاوضه و سنجش نیست.

آره زندگی همینه پر از فراز و نشیب، روی قله ها نباید مغرور بشی و ته دره ها نباید ناامید بشی، این موجها تو زندگی همه هست. عاشق باش و عاشقانه زندگی کن. بقول معین عمر گران میگذرد خواهی نخواهی. سعی بر ان کن نرود رو به تباهی.

پاسخ:
سینک اشپزخونه ما خوشبختانه وقتی خواهرزاده هام اینجان شبیه سینک آشپزخانه شما میشه:) 
حالا بگین ببینم سهمی در شست و شوی این ظرفها و کمک به همسرتونم دارین؟:) 
ممنونم برای گفتن این حرفها اما امروز جام با بقیه عوض شد.. حال چندان خوبی نداشتم اما بازم خدا رو شکر.. بزرگوارید🙏

توصیه تون یادم میمونه.. 

در مورد چالش اشپزی

خب من هم مایلم و هم شرایطشو ندارم

اشپزی میکنما ولی کم ، تخم نیمرو 

برنج هم درست میکنم با ماکارونی

 

یه بار کوکو درست کردم توی این تابه رژیمی ها که نگم چه فضاحتی شد!!! من معمولا کوکو رو بصورت کوچولو کوچولو و چندتایی داخل روغن میذارم ولی اینکه همه موادشو با هم ریختم و نصفش پخت و اون نصف دیگه اش فقط سطحش رنگش عوض شد و من یه بار دیگه مجبور شدم  تیکه تیکه سرخش کنم و اصلا نگم براتون اصلا

 

خخخخخخخ

پاسخ:
چه خوبه که پایه این:) 
باشه یوقت دیگه این چالشم بریم:) 
فعلا شرایطش برای همه مون فک میکنم نیست... 
شما برنج درست میکنین؟ ماکارونی هم بلدین؟ امیر اقا دعوت شما ماکارونی دسپخت شما:) 
شوخی میکنم اما واقعیتش ماکارانی غذای خوشمزه ایه و فقطم وقتی خودمون میپزیم عالیه... 
چه خوبه که اشپزی بلدین، کمتر اقایی رو دیدم اشپزی بلد باشه، اونم نهایت نیمرو یا املت با رب..‌ 
خیلی خوبه... 

این کوکویی که تعریف کردین منم تجربه مشابهی مثل شما داشتم.. دفعه اولی که کوکو البته سیب زمینی درست کردم یه طرف پخت بعد که خواستم جابجا کنم سمت دیگه کوکو بپزه همه ش از هم پاشید و روغنا خراب شد.. بعد فهمیدم تخم مرغشون کم بوده واسه همین اینجوری شده.. کلا اشپزی با همین خرابکاری هاشه که قشنگه:))) 

براتون لینک اشپزیمو میگذارم با حال مریض درست کردم ولی خوشمزه بود:)) جای دوستان سبز... بادمجون و گوجه درست کرده بودم. سایر دوستانم میتونن لینک رو ببینن... 

این لینک

انشالله ته این مسیری که میرین به موفقیت ختم بشه

پاسخ:
امید به خدا... 
سعیمو میکنم مهارتهای جدید یاد بگیرم.. انشاالله 

سلام

چه بد ، میتونم تصور کنم که سرماخوردگی چه  داستانهایی رو پشت بندش داره ، یه چیزی هم هست که باید دورانش رو بگذرونه ، ادم کسل و بی حوصله و بی اعصاب میشه و ...

 

 

پاسخ:
سلام
خیلی خونه بهم ریخته شده، این بهم ریختگی حس خوبی به ادم نمیده.. 
امیدوارم زودتر روبراه بشیم دور و بر رو مرتب کنیم.. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">