پاسخ:
سلام
شاید اینطور بوده در حالی که بعید میدونم..
ساعت ۳ ساعتیه که کارمندها از سرکار برمیگردن خونه، و مشخصه که خسته ن و بدون ناهار مجبورا بیان همسرشون رو برسونن و برگردن ازاردهنده س براشون.
مشخص بود اون اقا در قبال همسرش حس مسئولیت پذیری داشت که میخواست خودش برسونه تش و باز بیاد دنبالش ، با توجه به شرایط همسرش و این جای تحسین داره.. و اینکه ساعت صبح رو قبول نکرده بودن به همین دلیل شاغل بودن آقاست که نمیتونه این کار رو برای همسرش انجام بده.
اتفاقا توی منطقه اموزشی ما، اکثرا مربی ها شیفت صبح رو پر دردسرترین و اذیت و آزارترین ساعت اموزش میبینن.. بارها شده اینه ماشینشون رو شکستن..
و معمولا خود اموزشگاه برای خانمهایی که شرایطشون اینجور هست باهاشون کنار میاد.. رعایت حالشون رو میکنیم.. برای همین اون حرف رو من زدم.
الیشاع، توی هر محیط کاری ای ، هر فردی یسری اختیاراتی داره و فراتر از اون انحام نمیده اما محیط کاری اموزشگاه متفاوته.. وقتی مسئول ثبت نام نیست کارش دست منه، من نباشم کارم دست اونه.. اگر دومون نباشیم قائم مقام کارامون رو انجام میده..
اما لطف کردن، برای رضایت مشتری جاهایی لازمه که لطف کنیم.. مثلا طرف شاغل نیروی انتظامیه ثبت نام کرده منتقلش کردن سراوان یا لب مرز.. یا طرف سربازه.. یا دانشجو هست.. این افراد وقتی میان بین یک هفته تا ده روز اینجا هستن در یکماه، و اگر نوبت امتحانشون براساس حروف اسمی نباشه منه مسئول اموزشگاه باید باهاشون راه بیام..
هیچ زمان اجازه ندادم کسی خواهش یا التماس کنه.. اگر میدونستم راه داره با همون بار اول گفتن کارشون رو انجام میدادم بدون اینکه منتی بزارم.. اما پیش اومده که برای فردی کاری انجام بدم اما طرف بیاد سری بعد با حالت طلبکارانه حرف بزنه.. یا دعوا و سر و صدا راه بندازه.. دیگه براش کاری انجام ندادم حتی اگر راه داشته و میتونستم انجام بدم..
حرفات درسته اما وقتی بالادستیها کنار میان من نمیتونم مردم رو مجبور به رعایت قوانین کنم.
به هر حال، شاید گاهی مجبوری کاری رو به اسم لطف کردن برای اروم شدن مراجعه کننده انجام بدی تا عصبانیتش کم شه و رضایتش از اون محیط بیشترشه.. من این مدلی فکر نمیکردم.. ولی برای یه کسب و کار این رضایت مشتری هست که باید با هر ترفند و هر چیزی که امکانش برات فراهمه رضایتش رو جلب کنی...
++میدونی حس میکنم حرفام بهانه س اما تا وقتی برای فرد دیگه ای کار کنم مجبورم مطابق خواست اونا پیش برم.. برای همین بیشتر دلم میخواد کار خودم رو داشته باشم تا قوانین خودمو داشته باشم.. تا درست کار کنم..
سلام
به نظرم شهامتش رو ندارن
حالا چرا ندارن؟ شاید چون مهارت اینکه سریع حرفشون رو بزنن رو یاد نگرفتن یا بلد نیستن یا نمیتونن از حقشون دفاع کنن ، یعنی این مهارتی هست که بلد نیستن و براشون جا نیفتاده یا شایدم میترسن
ترس که نه ، جرئت و شهامتشو ندارن که بگن یا شایدم فکر میکنن اگه مخالفت کنن اون طرف تایمش رو نداشته باشه