۱۳۴
يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۴۰ ب.ظ
توی سریال ۲۵،۲۱ ازش پرسید:
قبل از اینکه دنیا تموم بشه دوست داری چکار کنی؟
.
.
.
.
+ شما بگین، قبل از اینکه دنیا تموم شه دوست دارین چکار کنین؟
++ من میگم: زندگیمو بسازم، سفر برم، دوستامو فارغ از بحث جنسیت بتونم ببینم، انسانیت رو ببینم...
قبل از اینکه دنیا تموم بشه ... یاد اون جوک افتادم که می‌گفت سه روز دیگه قراره دنیا زیر آب بره، پس شما سه روز وقت دارین یاد بگیرین که چطور زیر آب تنفس کنین و به زندگی ادامه بدین 😄
ولی از شوخی گذشته، دوست ندارم پایان دنیا رو ببینم مادامی که زنده هستم. 🙂 البته همه‌مون یه روزی می‌بینیمش؛ دنیایی رو که این‌قدر جدی‌اش گرفتیم، این‌قدر براش اهمال‌کاری کردیم و کمال‌گرایی به خرج دادیم، می‌بینیم که یه شوخی بیش نبود و تموم شد و رفت تا فاز جدیدی از زندگی برای انسان‌ها و دیگر موجودات آغاز بشه.
سعی می‌کنم هر روز برم جلوی آینه و به خودم بگم الیشاع، امروز روز آخر زندگی‌ات هست. سعی کن مفید زندگی کنی. کارهایی رو انجام بده که دوست داری، ذهنت رو با دغدغه‌های سطحی مشغول نکن، امروزت رو از دست نده.
دوست دارم حس کنم که زندگی بعد از من هم جریان داره؛ که من یه بخشی از دنیایی هستم که هزاران سال از قبل جریان داشته و هزاران سال بعد از من هم جریان خواهد داشت. این‌طور حس می‌کنم عضوی از مجموعه‌ی دنیا هستم، زندگی‌ام رو در برهه زمانی مخصوص خودم پیش می‌برم، تاثیر خودم رو می‌ذارم،
و بعد از پایان این برهه، میرم برای مراحل بعدی در صورت کسب امتیازات لازم 😄
به قول بزرگی که می‌گفت، روزی که به دنیا اومدی، همون روزیه که حداوند دید دنیا بدون وجود تو یه چیزی کم داره. چون حدا می‌دونه وجود تو برای تکمیل نقش‌های دنیا ضروریه و با وجود اینکه میلیاردها انسان و موجودات دیگه اومدن و رفتن، اما هیچ کدوم نقشی رو که از آن تو بوده، ایفا نکردن. هیچ کدوم «تو» نبودن. 🙂
خوب حرفهای قشنگم تموم شد، حالت دیگه برم همون نفس کشیدن زیر آب رو یاد بگیرم. 😄 تا درودی دیگر، بدرود ..